×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

من و هيچكس

هيچي

ني كوچكت را بنواز

نی کوچکت را بنواز !

 

من شدم نی و تو شدی نی زن .

مرا گذاشتی روی لبهایت و دمیدی .

نفست که توی تنم ریخت هوا پر شد از موسیقی دوست .

 

فرشته ها به رقص آمدند و زمین دور خودش چرخید .

نواختن من جشن ملکوت بود و پایکوبی هستی .

دم تو آتش بود و نوای نی عشق .

 

من شدم نی و تو شدی نی زن .

اما فراموشم شد که نی اگر خالی نباشد نی نیست .

پر شدم . دیگر برای تو جایی نمانده بود .

مرا گذاشتی روی لب هایت و باز دمیدی اما دیگر صدایی نیامد .

فرشته ها گریستند و شیطان دور نی ات رقصید .

 

این روزها نسیم از سمت بهشت می وزد .

این روزها هوا بوی تو را دارد .

این روزها صدای ساز تو می آید و من دوباره به یاد می آورم که تو نی بودی و من نی زن .

 

آه ای نی زن !

این نی دلتنگ دم توست .

دلتنگ نواختنت .

 نی کوچکت را بنواز .

سه شنبه 23 فروردین 1390 - 2:55:04 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://www.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 23 فروردین 1390   4:30:05 PM

ساعـت کـه زنـگ مـیزنـد �
مـُدام بـه ایـن فـکر مـیکنـم کـه

تــواز سـاعت هـم کـمتـری �؟!